دیوید لینچ در مصاحبهای در سال ۲۰۲۴ با مجله «سایت اند سوند» درباره مشکلات سلامتیاش صحبت کرده بود. او از سال ۲۰۲۰ با تشخیص آمفیزم، نوعی بیماری مزمن ریوی که باعث تنگی نفس میشود، دست و پنجه نرم میکرد و این بیماری فعالیتهای روزانهاش را دشوار کرده بود.
به گفته لینچ، این بیماری باعث شده بود او به دلیل نگرانی از ابتلا به کووید-۱۹ یا سایر عفونتها خانه را ترک نکند. با وجود مشکلاتش، این فیلمساز آوانگارد که در ابتدا نقاش بود، گفت هرگز بازنشسته نخواهد شد.
او در این مصاحبه گفت: «به خاطر آمفیزمی که از سالها سیگار کشیدن گرفتم، چه بخواهم چه نخواهم خانهنشین شدهام. نمیتوانم بیرون بروم و تنها میتوانم مسافت کوتاهی راه بروم پیش از آنکه نفسم قطع شود.»
او افزود: «به خاطر کووید، حتی یک سرماخوردگی ساده هم میتواند برای من خطرناک باشد. بنابراین احتمالاً باید از خانه کارگردانی کنم.»
تا همین نوامبر گذشته، لینچ به مجله «پیپل» گفته بود که برای انجام هر فعالیتی سختتر از راه رفتن در اتاق به اکسیژن کمکی نیاز دارد. او میخواست به دیگر سیگاریها هشدار دهد که ممکن است همین سرنوشت برایشان رقم بخورد.
او گفت که از ۸ سالگی شروع به سیگار کشیدن کرده بود و سیگار بخش مهمی از زندگیاش شده بود. با این حال، پس از تشخیص بیماری آمفیزم، توانست سیگار را ترک کند. لینچ گفت: «متوجه پیامدهای این کار شدم.» او توضیح داد که چگونه مدیتیشن ترنسندنتال به او کمک کرد تا سیگار را ترک کند و خوشبین بماند. او با این حال اعتراف کرد: «زندگی با آمفیزم سخت است. به سختی میتوانم در اتاق راه بروم. انگار کیسه پلاستیکی روی سرم است.»
آتشسوزی بلوار سانست در ۸ ژانویه در تپههای هالیوود شعلهور شد، یک روز پس از آتشسوزیهای مرگبار پالیسادس و ایتن در دو طرف شهر.
برای لسآنجلس، آتشسوزی بلوار سانست بهطور خاص وحشتناک بود، زیرا تهدید به نابودی هالیوود و مناطقی نمادین همچون تیالسی چاینیز تئاتر، هالیوود پنتیج تئاتر، دالبی تئاتر و مرکز خرید اویشن هالیوود در قلب این منطقه کرد. خوشبختانه، آتشنشانان توانستند پیشرفت قابلتوجهی کنند و آتش را به ۵۰ هکتار محدود کنند. دستورات تخلیه نیز تا صبح روز بعد لغو شد.
در بیانیه خانواده لینچ درباره مرگ او آمده است: «ما در این زمان خواهان حریم خصوصی هستیم. با نبود او، یک جای خالی بزرگ در دنیا وجود دارد. اما همانطور که خودش میگفت: “روی دونات تمرکز کنید، نه روی سوراخ آن.” امروز روزی زیبا با آفتاب طلایی و آسمانی آبی است.»
این عبارت «آفتاب طلایی و آسمان آبی» به نظر میرسد از دیدگاه ایدهآلیستی لینچ درباره لسآنجلس الهام گرفته شده باشد. منتقد سینما، مانهولا دارگیس، در ادای احترام به لینچ نوشت، خبر درگذشت او در حالی منتشر شد که «شهرم در حال سوختن بود» و این موضوع را بهطور غمانگیزی «مناسب» دانست.
دارگیس گفت: «کمتر فیلمسازی پیچیدگیهای لسآنجلس را بهتر از لینچ درک کرد و تعداد کمتری از آنها بهاندازه او با ترکیب منحصربهفرد زیبایی و فاجعه، آفتاب و نوار (سبک فیلم نوآر) راحت بودند.»
اگرچه لینچ در مونتانا به دنیا آمد و در آیداهو، واشنگتن و ویرجینیا بزرگ شد، او واقعاً در لسآنجلس «متولد» شد، جایی که در مدرسه فیلم حضور یافت و ساخت فیلمهایی همچون کلهپاککن را آغاز کرد. با اینکه هرگز بهعنوان فیلمسازی جریانساز در هالیوود پذیرفته نشد، او همچنان «حس خودش از هالیوود» را داشت. منتقدان و دیگر فیلمسازان برجسته او را تحسین کردند و «این بیگانه بزرگ» در سال ۲۰۱۹ جایزه افتخاری اسکار را دریافت کرد.
جاده مالهالند (۲۰۰۱) که «والنتین سمی» او به لسآنجلس بود، داستانی سورئال درباره دو زن جوان که در ماجراهای قتل، مافیایی و جنبه تاریک کارخانه رویاسازی هالیوود گرفتار میشوند، روایت کرد.
با این حال، علاقه لینچ به شهر محبوبش در گزارشهای محلی هواشناسی او در یوتیوب مشهود بود. در یکی از این گزارشها در مه ۲۰۲۰، او در دوران قرنطینه کووید-۱۹ رو به دوربین کرد و به دنبالکنندگانش گفت: «اینجا در لسآنجلس مه صبحگاهی باید بهزودی برطرف شود و آفتاب و دمای ۷۰ درجه خواهیم داشت. روز خوبی داشته باشید.»
برگرفته از مرکورینیوز